English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6092 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radiogram U مخابره پیام با بی سیم
radiograms U مخابره پیام با بی سیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
helio U ایینه مخابره پیام
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
Other Matches
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
analog transmission U انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
serial transmission U مخابره سری مخابره نوبتی
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco U پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
traffics U مخابره
message line U خط مخابره
traffick U مخابره
despatch U مخابره
traffic U مخابره
trafficked U مخابره
trafficking U مخابره
messages U مخابره
transmissions U مخابره
communication U مخابره
transmission U مخابره
message U مخابره
telegram U مخابره تلگرافی
flag hoist U مخابره با پرچم
telegrams U مخابره تلگرافی
squawked U مخابره کردن
transmissions U مخابره کردن
end of transmission U انتهای مخابره
transmissions U مخابره مخابرات
polar transmission U مخابره قطبی
communicating U مخابره کردن
parallel transmission U مخابره موازی
neutral transmission U مخابره خنثی
transmission U مخابره مخابرات
transmission U مخابره کردن
squawk U مخابره کردن
duplex transmission U مخابره دو رشتهای
telegraphs U مخابره تلگرافی
signalled U مخابره کردن
data transmission U مخابره داده ها
data communication U مخابره داده ها
analog transmission U مخابره قیاسی
squawks U مخابره کردن
boat call U مخابره با قایق
asynchronous transmission U مخابره ناهمگام
data transmission U مخابره داده
signaled U مخابره کردن
telegraphing U مخابره تلگرافی
duplex transmission U مخابره دورشتهای
flag U پرچم مخابره
flags U پرچم مخابره
telegraph U مخابره تلگرافی
telegraphed U مخابره تلگرافی
dispateh U مخابره کردن
signal U مخابره کردن
digital transmission U مخابره دیجیتال
asynchronous transmission U مخابره غیرهمزمان
transmission rate U سرعت مخابره
synchronous transmission U مخابره همزمان
retransmission U مخابره مجدد
transmittance U ارسال مخابره
telegraphic message U مخابره تلگرافی
wirable U قابل مخابره
signal bridge U پل مخابره ناو
visual communication U مخابره بصری
transmittancy U ارسال مخابره
transmission error U خطای مخابره
satellite communications U مخابره ماهوارهای
transmission rate U نرخ مخابره
transmittal U ارسال مخابره
transmission security U تامین مخابره
synchronous transmission U مخابره همگام
wires U مخابره کردن
syncheronous communications U مخابره همزمان
wire U مخابره کردن
simplex transmission U مخابره ساده
serial tranmission U مخابره نوبتی
retransmit U دوباره مخابره کردن
semaphore U مخابره با پرچم دستی
aerogram U مخابره با تلگراف بی سیم
radios U با بی سیم مخابره کردن
half duplex transmission U مخابره دو نیم رشتهای
radiotelegram U مخابره تلگراف بیسیم
transmitted data U دادههای مخابره شده
jammed U مانع مخابره شدن
radioed U با بی سیم مخابره کردن
radio U با بی سیم مخابره کردن
start stop transmission U مخابره قطع و وصلی
despatched U مخابره کردن ارسال
jams U مانع مخابره شدن
multiplex U تسهیم مخابره ترکیبی
dispatch U مخابره کردن ارسال
radioing U با بی سیم مخابره کردن
dispatched U مخابره کردن ارسال
jam U مانع مخابره شدن
etb U انتهای بلاک مخابره
despatching U مخابره کردن ارسال
dispatches U مخابره کردن ارسال
end of transmission block U انتهای بلاک مخابره
semaphore U مخابره بوسیله پرچم
despatches U مخابره کردن ارسال
signalled U مخابره کردن علامت دادن
signaled U مخابره کردن علامت دادن
signal U مخابره کردن علامت دادن
squawk box U دستگاه مخابره داخلی ناو
blinker yardarm U چراغ مخابره دکل کشتی
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
heliographic U مربوط به مخابره تلگراف افتابی
intercom U دستگاه مخابره داخل ساختمان
intercoms U دستگاه مخابره داخل ساختمان
semaphore U بوسیله پرچم مخابره کردن
toll call U مخابره تلفنی خارج شهری
wigwag U ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
alphabet code flag U پرده مخابره حروف یا اعداد
telephoto U دستگاه مخابره عکس ازمسافات دور
intercommunication U رابطه یا مخابره بین چند مرکز
phototelegraphyt U مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
walkie-talkies U دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
walkie-talkie U دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
walkie talkie U دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
wirelesses U بابی سیم تلگراف مخابره کردن
wireless U بابی سیم تلگراف مخابره کردن
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
datacom U امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
open code U سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
nancy U سیستم چراغ نانسی مخصوص مخابره بصری
procedure word U کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
multiplex telegraphy U دستگاه تلگرافی که در یک زمان با یک سیم چند مخابره میکند
modem U دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
message U پیام
signalled U پیام
i signal U پیام ای
mssg U پیام
messages U پیام
signaled U پیام
signal U پیام
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
heliograph U گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
endings U خاتمه پیام
transmissions U ارسال پیام
procedure message U پیام معمولی
burying U کد کردن پیام
message switching U پیام گزینی
message source U منشاء پیام
beginning of message U شروع پیام
ending U خاتمه پیام
q signal U پیام کیو
transmission U ارسال پیام
heading U سرلوحه پیام
headings U سرلوحه پیام
brightness signal U پیام روشنایی
privacy U استقلال پیام
plain text U پیام کشف
encodes U کد کردن پیام
body U متن پیام
encode U کد کردن پیام
radiotelegram U پیام تلگرافی
bury U کد کردن پیام
plaindress U پیام کشف
bodies U متن پیام
monochrome signal U پیام تکرنگ
meteorological message U پیام هواسنجی
procedure message U پیام عادی
buries U کد کردن پیام
message source U منبع پیام
end of massage U انتهای پیام
fox message U پیام دوباره
general message U پیام عمومی
to send a message U پیام فرستادن
signal generator U پیام ساز
signal center U مرکز پیام
heliogram U پیام افتابی
ems dispatch U پیام امس
cryptogram U پیام پنهانی
communicator U پیام دهنده
telephone message U پیام تلفنی
diagnostic massage U پیام تشخیصی
dummy message U پیام دروغی
end of message U انتهای پیام
som U اغاز پیام
Recent search history Forum search
1addressed recipient
1I will take a loot tonight.
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
1scrambling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com